تمّت

تمّت

هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق
تمّت

تمّت

هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق

رضیه-3


گاهی وقت‌ها چیزی چنگ می‌اندازد به دلت. حرف بالا نمی‌آید. حوصله هیچ چیز و هیچ کسی را نداری. می‌خواهی تمام شود. چه؟ نمی‌دانی. این وقت‌ها حرف زدن نیست که آرامم می‌کند. دلم فقط فشردن دست و شانه‌هایت را می‌خواهد. همین.

یک نکته درباره ازدواج با فرزندخوانده

این روزها بحث درباره امکان ازدواج با فرزندخوانده بالا گرفته است. در افواه می‌گویند قانون به این ازدواج اجازه داده است. اما صورت صحیح‌تر آن است که در طرح راجع به فرزندخواندگی، این ازدواج ممنوع نشده است. مشکل از کجا می‌خیزد؟


عموم فقها معتقدند صرف پذیرش دختری به فرزندخواندگی بین او و پدر ایجاد محرمیت نمی‌کند. این یکی از اصلی‌ترین چالش‌های فرزندخواندگی برای شریعت‌مداران است. نمی‌توان دختری را به فرزندی گرفت و با پدرخوانده مثل نامحرم برخورد کند، در مقابلش حجاب بگیرد و تماس نداشته باشد. و به عکس، همین امر در مورد پسرخوانده و مادرخوانده نیز برقرار است.


برای آن چه چاره‌ای هست؟ فقها پیشنهاد می‌کنند فرزندخوانده در سن شیرخوارگی به فرزندخواندگی قبول شود و به وسیله شیر دادن توسط یکی از زن‌های خانواده بین او و مادر یا پدر ایجاد محرمیت شود. اما اگر کسی در سن شیرخوارگی نباشد چه؟ راه حل چیست؟ اینجاست که پای کلاه شرعی به میان می‌آید. اگر دختر باشد می‌توان تا سن ازدواج بین و او پدرخوانده اش صیغه محرمیت (ازدواج موقت، متعه) خواند! هر چند این راه حل تنها تا ازدواج دختر می‌پاید، اما می‌تواند نزدیک به دو دهه زندگی معمولی دختر در خانه پدرخوانده را تضمین کند.


من قصه را این گونه می‌خوانم، هیچ عقده ادیپی در قانون‌گذار نیست. مسئله کلاه شرعی و راه گریز است. کوشش‌ها را باید متمرکز جایی دیگر کرد. می‌توان یکسره منکر هنجارهای شریعت شد، اما یک حقوق‌دان در مقام وضع قانون نمی‌تواند و نباید ارزش‌ها و خصلت‌های فرهنگی جامعه هدف را نادیده بگیرد. خصوصا در بحثی مثل محرمیت که در پیوند با مقوله صد در صد تاریخی و غیردینی ناموس، جایگاهی فراتر از یک هنجار مذهبی در ایران دارد.


اینجای قصه را داشته باشید. مرحوم صادقی تهرانی، فقیهی که  در نوروز 90 و در سکوت خبری درگذشت، از معترضین متدولوژی رایج استنباط احکام فقهی بود. او به چنبره تفکر یونانی بر استنباط فقهی سر فرود نیاورد. به باور صادقی تهرانی، استفاده افراطی از منطق صوری ارسطویی اداپته‌شده -که در حوزه‌های علمیه اسم شیک و شکیل اصول فقه را یدک می‌کشد- باعث تهی شدن بسیاری از احکام از روح دینی و به زعم او قرآنی آن‌ها شده است. به نحوی که احکام فقهی رایج فلسفه غایی و وجودی این احکام را نقض می‌کند. کوشش‌های او در این زمینه گاه به فتاوایی می‌رسید که در عین مراعات تام غایات شارع مقدس، خود به معضلی در زندگی روزمره مردم بدل نمی‌شد. در این مجادله پیش آمده، یادم به فتوای مرحوم صادقی تهرانی آمد. فتوای صادقی تهرانی به نظر کوششی قابل قبول‌تر از کلاه شرعی متعه می‌رسد. فتوایی که حساسیت فقهای سنتی را برنمی‌انگیزد و حکم به حرمت ازدواج با فرزندخوانده نمی‌دهد، اما راهی بهتر از متعه برای محرمیت دخترخوانده یا پسرخوانده می‌یابد.

مساله 691-

دختر و پسر اجنبى‌ای که هم‏چون فرزند خود بزرگ کرده‌‏اید که یا نمی‌دانند از فرزندان اصلى شما نیستند و یا می‌دانند ولى در هر صورت هرگز تجاذب جنسى در این‏ میان نیست، پسرشان مشمول‏ «لَمْ یَظْهُروا عَلى عَوراتِ النِّساءِ» و «التابعین غیر اولى الاربة من الرجال» است، و دخترشان هم برحسب آیاتى مانند «وَ الْقَواعِدُ منَ النِساء» هر دو در حکم محارم‏اند، که نه براى این پسر و نه براى آن دختر نسبت به‏ زن و مرد خانه و پسران و دختران خانه هرگز جاذبه‏‌ى جنسى وجود ندارد- ولى در محارم اگر جاذبه‏‌ى جنسى باشد حجاب هم بر آنان واجب می‌شود- و در عین این‏ که در این‏جا محرمیت عرضى حاصل است در عین حال این پسران و دختران اجنبى ازدواج با آنان هم جایز است، مانند مردان یا زنان بى‏‌شهوت.