تمّت

تمّت

هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق
تمّت

تمّت

هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق

تنها شدم

انگار تنها شدم. بازی ادامه دارد و من این گوشه نشستم و با حسرت به آن‌ها نگاه می‌کنم. نمی‌توانم بگویم به بازی راهم بدهید، چرا؟ چون نقاب به صورت زده ام، نمی‌شناسندم که به بازی راهم بدهند. یک‌هو، بی‌برنامه تنها شدم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد