تمّت

هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق

تمّت

هر چه گویی آخری دارد به غیر از حرف عشق

در حضیض مرگ

وقت‌هایی که ذوق‌زده‌ام یک‌ریز حرف می‌زنم. سر همین بود که پشت تلفن به فرشاد شروع کردم از تجربه آخرین فاز زندگی گفتم:

«نمی‌فهمم روزها چه طور می‌گذرد. اگر بگویی کی آخرین تماس را داشتیم، کی آخرین پیامک را رد و بدل کردیم، کی آخرین بار هم را دیدیم، می‌گویم همین دیروز بود. دیگر نمی‌فهمم زمان چگونه می‌گذرد. فقط می‌فهمم سرعتش زیاد شده و حالا دیگر من امیرش نیستم، اوست که مرا با خود می‌برد. این چیز عجیبی نیست که زمان هزاران هزار سال به همین ریتم رفته و پس از این هم مثل گذشته خواهد بود؛ اما درک ما از زمان می‌تواند سرعت بگیرد یا آهسته شود.(اینجا را بخوانید) حالا همه چیزهای زندگی را تجربه کرده ایم. مثل آهنگی که بار دوم می‌شنویمش. همین است که می‌گویند زندگی بعد از بیست و چهار سالگی به سرعت می‌گذرد، دیگر هیچ تجربه‌ای مثل تجربیات دوران کودکی آن قدر نو نیست که زمان برایت کش بیاید و طولانی شود. همه‌چیز را می‌دانی، تجربه کرده‌ای و از عاقبتش خبر داری. تنها وقتی خطر مرگ با آهستگی حلزون‌وارش از کنارت می‌گذرد، زمان آن قدر کش می‌آید که زجرکشت کند. حالا در نشیب مرگ روزاروز سرعت می‌گیریم».

نظرات 5 + ارسال نظر
فاطمه سه‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 03:32 ق.ظ

همین حالا با یه عزیزی حرف میزدم که از احتمال سرطان داشتنش میگفت ... بغض گلومو چسبیده بود... اینو که خوندم اشکم دوید......

ای داد
سرطان بد و وحشی‌ه. ان شا الله که چیزی نیست

م سه‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 09:27 ق.ظ

محمدجان
قلمت را دوست دارم.
یاد وبلاگ مرحومت هم بخیر.

ما که به جا نیاوردیم :)

من درد سه‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 06:21 ب.ظ http://mandard2.blogfa.com

ولی من اهنگی رو که برای بار دوم می‌شنوم، برام دیرتر می‌گذره! حالا درگیرم ببینم اشکال از تشبیه تو بوده یا بعد از 24 سال برای من داره اروم‌تر می‌گذره!

من درد سه‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 06:26 ب.ظ http://mandard2.blogfa.com/

ولی من اهنگی رو که برای بار دوم می‌شنوم، برام دیرتر می‌گذره! حالا درگیرم ببینم اشکال از تشبیه تو بوده یا بعد از 24 سال زندگی برای من داره اروم‌تر می‌گذره!

یه جوجه یاکریم سه‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 10:02 ب.ظ http://googehashegh.blogfa.com

1) برای من کودکیم سریعتر گذشت تا الانم...

2) سرطان هیچ هم وحشی نیست و جای خودش میتونه یه هدیه باشه از طرف خدا...(به تجربه می گم این حرفو)

3) به وبلاگ من هم سری بزنید و نظر بدهید خرسند می شوم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد